آقای دکتر زندرحیمی، مدیر کل توسعه و تعالی شرکت ارتباطات سیار ایران و نمایندۀ مدیریت در حوزه نظامهای کیفیت و مدیریتی هستند. آقای مهندس توتونچی نیز مدیر کل عملیات شبکۀ شرکت همراه اول هستند. پس از اعلام برندگان جایزه مدیریت دارایی های فیزیکی در ایران (PAMAWARD 2015)، بر آن شدیم تا مصاحبهای با همراه اول در این باره ترتیب دهیم. از آقایان دکتر زندرحیمی و مهندس توتونچی نیز صمیمانه سپاسگزاری میکنیم که پذیرفتند در این گفتوگو شرکت کنند.
لطفاً در ابتدا دربارۀ ساختار شرکت همراه اول و جایگاه نگهداری و تعمیرات در همراه اول کمی توضیح دهید.
زندرحیمی: درحالحاضر، شرکت همراه اول دارای هشت معاونت است که سه تا از آنها حوزۀ فنی شرکت را پوشش میدهند. این معاونتها شامل معاونت عملیات و مدیریت شبکه، معاونت فنیمهندسی و معاونت عملیات مناطق میشوند. معاونت عملیات مناطق به شش منطقۀ کشوری تقسیم شده است که از طریق این مناطق ششگانه، شبکۀ سیار در استانها تحت کنترل است. هر منطقه نیز شامل چند استان میشود؛ این مناطق عبارتاند از: منطقۀ تهران، منطقۀ جنوب، منطقۀ غرب، منطقۀ مرکزی، منطقۀ شمال و شرق و منطقۀ البرز. این حوزهها، فعالیتهایی را که در استانها انجام میشود، کنترل میکنند و واسطهای بین حوزۀ فنی شرکت و شرکتهای مخابرات استانی بهشمار میروند. یکی از معاونتهای دیگر، معاونت فناوری اطلاعات (IT) است که ارتباط تنگاتنگی با حوزۀ فنی دارد. معاونت توسعۀ سازمان و سرمایۀ انسانی، معاونت مالی و تدارکاتی، معاونت خدمات مشتریان و معاونت بازاریابی و فروش نیز سایر معاونتهای شرکت هستند. همچنین هشت اداره کل ستادی در ساختار شرکت ارتباطات سیار ایران وجود دارد که هرکدام در حوزههای تخصصی خود فعالیت دارند. هرکدام از معاونتها نیز دارای چهار تا شش اداره کل هستند که در نهایت تعداد ادارات کل شرکت به حدود چهل میرسد. در حدود دوهزار نفر نیروی انسانی نیز در شرکت مشغول به کار هستند. معاونت عملیات و مدیریت شبکه، فعالیت نگهداری و تعمیرات را بهصورت کلان در اختیار دارد. البته عملیات و نگهداری شبکههای استانی عمدتاً از طریق معاونت عملیات مناطق پیگیری میشود. یعنی فعالیتهایی که در استانها انجام میشود، توسط این معاونت کنترل شده یا با معاونت عملیات و مدیریت شبکه هماهنگ میشود.
تمامکارهای عملیاتی در همراه اول با واسطه انجام میشود؟
زندرحیمی: نه همۀ کارها، ممکن است بعضی از خرابیها توسط تأمینکننده تجهیزات رفع شوند یا معاونت عملیات و مدیریت شبکه بهطور مستقیم وارد شود. ولی عمدۀ کارها در استانها توسط معاونت عملیات مناطق انجام میشود. در استان تهران هم یک شرکت زیرمجموعۀ همراه اول به نام «ناک» (نقش اول کیفیت) وجود دارد که تقریباً تمام کارهای طراحی، اجرا و نگهداری را بر عهده دارد. شرکت همراه اول مالک تمامی سهام شرکت ناک است.
چطور شد که تصمیم گرفتید در اولین جایزه مدیریت داراییهای فیزیکی شرکت کنید؟
زندرحیمی: آقای دکتر نیکوفر قائممقام مدیرعامل شرکت همراه اول، طی یک ایمیل این جایزه را به من معرفی کردند. در شرکت همراه اول دستورالعملهای خاص نگهداری و تعمیرات وجود دارد، ولی این مستندات بهصورت استاندارد یا نظامنامۀ مدیریت دارایی های فیزیکی نبوده است. ایشان از من خواستند که تحقیق کنم که چگونه میشود در این جایزه شرکت کرد تا از این طریق، دستکم مستندات همراه اول تحت نظامی استاندارد قرار بگیرد. باید یادآوری کنم که درحالحاضر در سازمان همراه اول نظامهایی مانند ایزو ۹۰۰۱، ایزو ۱۴۰۰۱، ایزو ۱۰۰۱۵، OHSAS 18001 مستقر شدهاند و بهزودی ایزو ۱۰۰۰۱، ۱۰۰۰۲، ۱۰۰۰۳ و ۱۰۰۰۴ پیادهسازی خواهند شد. ایزو ۱۰۰۱۳ را نیز که مربوط به استانداردسازی مستندات است، تا پایان سال خواهیم داشت. همچنین گواهینامۀ استاندارد TL9000 را که استانداردی آمریکایی در حوزۀ مخابرات است، کسب کردهایم. درحالحاضر، فعالیتهای شرکت در حوزۀ تعالی سازمانی مبتنی بر مدل EFQM است که خودارزیابیهای سالانۀ آن نیز انجام میشود. همچنین سالانه در دو جشنوارۀ بزرگ داخلی (بر مبنای مدل EFQM) شرکت میکنیم. یکی جشنوارۀ فاوا که سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی زیر نظر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات آن را برگزار میکند که بر اساس نتایجی که دبیرخانۀ این جشنواره اعلام کرده است، در دو سال اخیر بهعنوان اپراتور اول کشور شناخته شدهایم. دیگری هم مشهور به جشنوارۀ ICTINQA است که شرکت زیرساخت از زیرمجموعۀ وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات آن را برگزار میکند و از آن هم گواهینامۀ اشتهار به کیفیت چهارستاره دریافت کردهایم.
پس نگهداری و تعمیرات تا پیش از این جزو فرایندهای روزمرۀ شما محسوب میشد و نظام مشخصی برای مدیریت داراییهای فیزیکی نداشتید؟
زندرحیمی: بله، به صورت داخلی انجام میشد و وقتی بحث جایزه مطرح شد، تصمیم گرفتیم شرکت کنیم تا توان شرکت را بر مبنای نظامی استاندارد بسنجیم. بعد از اعلام حضور، پرسشنامهای برای ما ارسال شد که فکر میکنم ۲۵ نفر از افراد سازمان آن را تکمیل کردند تا شکل خودارزیابی داشته باشد. بعد هم ارزیابان بیرونی، شرکت را ارزیابی کردند و در نهایت توانستیم جایزۀ حوزۀ صنعت را به دست آوریم.
فکر میکردید که جایزه را بگیرید؟
زندرحیمی: با توجه به سابقهای که در حوزۀ مخابرات دارم، مطلع بودم که موضوع نگهداری و تعمیرات در شرکت مخابرات ایران از پیشینهای قوی برخوردار است و فکر نمیکنم که در کشور، در حوزۀ مخابرات به اندازۀ ما کار شده باشد. حتی قبل از انقلاب هم بهدلیل حضور شرکتهای خارجی در ایران، بهخصوص آمریکاییها، مستندات زیادی با موضوع نگهداری و تعمیرات وجود داشته است و بعداً هم همکاران شرکت، این کار را بهبود بخشیدند. از لحاظ نگهداری و تعمیرات ما پیشینۀ قوی و خوبی داریم، ولی با توجه به اینکه آشنایی کاملی با روند جایزه نداشتیم و همچنین رقبای خود را هم نمیشناختیم، چندان به رتبۀ خود فکر نکرده بودیم.
بله، همانطور که در گزارش ارزیابی هم مشخص بود، وضعیت شما از میانگین کشور بالاتر بود.
زندرحیمی: صنعت مخابرات برای سالها انحصاری بوده است و بهویژه وقتی در این نوع صنعت با شرکتهای خارجی و تأمینکنندههای زیادی هم در ارتباط باشید، باید کارهایی را که انجام میدهید، بر اساس استانداردهای جهانی باشد؛ مخصوصاً در حوزۀ مخابرات که فناوریها سریع عوض میشوند. البته نکتهای را هم بگویم که ما همیشه به دنبال این بودیم که شخص ثالثی ما را ارزیابی کند؛ وقتی کاری را انجام دهیم و کسی ما را ارزیابی نکند، نمیدانیم که چگونه هستیم؛ وقتیکه ارزیابی از طرف مرجع بیرونی صورت بگیرد، میتوانیم خودمان را دقیقتر محک بزنیم.
به نظرتان همراه اول چه نقطۀ عطفی داشته که باعث شده در این صنعت اول بشود؟
زندرحیمی: همانطور که عرض کردم، سالهاست فعالیت نگهداری و تعمیرات در شرکت همراه اول انجام میشود؛ چرا که شبکههای مخابراتی بسیار حیاتی هستند و نمیتوان آنها را در معرض تهدید قرار داد. حتی دقیقه و ساعت در موضوع قطعی شبکه مهم است و شبکه همیشه باید در دسترس باشد. شرکت همراه اول برای اولین بار در ایران قصد دارد نظام مدیریت تداوم کسبوکار (BCM) را راهاندازی کند. یعنی قصد داریم پیشبینی کنیم که اگر خدای ناکرده در کشور اتفاقهایی مانند زلزله یا آتشسوزی بیفتد، ما مراکز کناری و یدکی داشته باشیم تا شبکۀ خود را از دست ندهیم. این سابقه نشان میدهد که ما همیشه به دنبال این بودهایم که شبکۀ ما پایدار باشد. این دیدگاه باعث شده که همیشه از پشتوانۀ خوبی در تجهیزات و عملیات نگهداری و تعمیرات برخوردار باشیم. جایزهای را هم که گرفتهایم، حاصل تلاشهایی است که همکاران ما به صورت شبانهروزی در این حوزه انجام میدهند.
منظورتان همان تجهیزات آمادهبه کار (standby) است؟
زندرحیمی: طرحی که ما داریم بهمعنای واقعی تداوم کسبوکار است که البته درحالحاضر و در مرحله اول، طراحی جامع آن تمام شده است و بهزودی وارد مرحلۀ پیادهسازی میشود.
شما محاسبه کردهاید که پیادهسازی فعالیتهای مدیریت تعمیرات ازلحاظ آماری تا چه حد برای همراه اول صرفهجویی داشته است؟
توتونچی: ما در قسمت عملیات ۱۱ فرایند داریم که بر اساس مدل eTOM اجرا میشوند، چون ساختار مدل صنعت مخابرات است و برای نگهداری شبکههای مخابراتی پیادهسازی شده است؛ هرچند، درنهایت مفاهیم یکی هستند و هدف یکی است: اینکه از خطاهای احتمالی جلوگیری کنیم و با دقت بیشتری شبکه را تحت کنترل داشته باشیم و اگر خطایی پیش میآید، زودتر رفعش کنیم یا اگر تغییراتی پیش میآید، با برنامهریزی آن را پیش ببریم. ازلحاظ مالی هنوز محاسبه نکردهایم، چون تازه حدود دو سال است که بهصورت جدی این پروژه را پیاده کردهایم؛ این فرایند قبلاً بهصورت سنتی در شرکت همراه اول وجود داشته است، ولی ابزارهای لازم را نداشتیم آنها را بهشکل دقیق پایش کنیم؛ لذا نمیتوانم آمار دقیق بدهم. شاید انتهای امسال در این زمینه کار کنیم و بتوانیم آمار را استخراج کنیم و ببینیم که نسبت به دو سال گذشته چه تفاوتهای محسوسی داشتهایم.
منظورم این است که مثلاً از زمانی که از تکنیک خاصی استفاده کردهاید، چقدر پیشرفت داشتهاید؟
توتونچی: تمام فرایندهای همراه اول شاخص دارند و خود فرایندها بهطور مرتب ارزیابی میشوند. سؤال شما البته کلانتر از این است و بله، ازنظر شاخصهای فرایندها، بهبود داشتهایم؛ ولی اینکه میزان بهبود را به عدد و رقم تبدیل کنیم، هنوز این کار را نکردهایم.
بعد از انجام ارزیابی، تصور میکنید که بیشتر باید روی کدام جنبهها تمرکز کنید؟
توتوچی: به نظر من یکپارچگی کار در سطح شرکت همراه اول برای ما اهمیت بیشتری دارد؛ یعنی نگهداری و تعمیرات جزیرۀ جدایی نیست و مثلاً باید ارتباط تنگاتنگی با تدارکات یا برنامهریزی داشته باشد. شاید مهمترین نکته این است که نیازمند نوعی رویکرد برای همسوسازی در شرکت همراه اول هستیم.
یعنی تا الان این سیستمها از هم مجزا بودهاند؟
توتونچی: نه، مجزای از هم نبودهاند، ولی در این زمینه فرصت برای بهبود وجود دارد. مثلاً IT هنوز نوپاست و شاید همسوسازی بخش IT و شبکه با نگهداری و تعمیرات که سابقۀ بیشتری دارد، یکی از بخشهایی است که باید بیشتر مورد توجه باشد.
شما از روش الگوگیری از شرکتهای برتر جهان هم استفاده کردهاید؟
توتونچی: بله، ما هم در فرایندهایمان در همراه اول از این کار استفاده کردهایم و از بهترین شیوهها (best practices) الگو گرفتهایم.
زندرحیمی: در طراحی فرایندهای سازمانی، خواه در حوزۀ نگهداری و خواه در دیگر حوزههای سازمان، تمام مشاورانی که با همراه اول همکاری میکنند، ملزم هستند که یکی از مراحل کارشان الگوبرداری از شرکتهای برتر در سطح منطقه یا جهان باشد. آنها بعد از الگوبرداری، مفاهیم جدید را برای شرکت ارتباطات سیار ایران بومیسازی میکنند.
توتونچی: واقعیت این است که استاندارد چیزی انتزاعی است؛ خیلی خوب است، ولی پیادهسازیاش دشوار است. هم میتوانیم از روش الگوگیری (benchmark) استفاده کنیم و هم از بهترین شیوهها (best practices). الگوگیری شاید بیشتر برای مقایسۀ واحدها با هم استفاده شود. ما برای تمام کارهایمان از همکارانمان و از شرکتهایی که در این صنعت حضور دارند، استفاده میکنیم و مستنداتش هم کاملاً موجود است.
شاید خبر داشته باشید که وزارت نفت نظامنامهای را برای بحث مدیریت دارایی های فیزیکی در سطح کل وزارت تدوین کرده است. شما چقدر مفید میبینید که چنین نظامنامهای در وزارت ارتباطات و همراه اول هم تدوین شود؟
زندرحیمی: ما برای سیستمهای کیفیت این نظامنامه را داریم که مجموعهای از راهنماها و خطمشیها برای کیفیت در سطح سازمان است؛ در حوزۀ نگهداری و تعمیرات چنین نظامنامهای را هنوز نداریم. شاید بهصورت گسسته دستورالعملها یا آییننامۀ خاصی داشته باشیم، ولی نظامنامه نداریم. فکر میکنم همانطور که نظامنامه در حوزۀ کیفیت نوعی راهنما بهشمار میرود، تدوین نظامنامه در حوزۀ نگهداری و تعمیرات هم بسیار مفید خواهد بود. ما تازه در شروع کار هستیم و برای اولین بار بود که در جایزۀ مدیریت داراییهای فیزیکی شرکت کردیم. فضا برای پیشرفت در این زمینه زیاد است.
توتونچی: البته من نکتهای دارم: درست است که وزارت نفت نظامنامه دارد، ولی چقدر کار عملی انجام داده است؟ داشتن نظامنامه یکچیز است و اقدام عملی چیز دیگری. من با این آییننامهها مخالف نیستم، اما اینکه وقت صرف کنیم و نظامنامهای تهیه کنیم و دستآخر آن را در کتابخانه بگذاریم، خوشایند نیست. ما باید راهحلی برای این کار داشته باشیم. کاری که ما انجام دادیم این بود که سیستم مدیریت داراییها را در سطح شرکت پیادهسازی کردیم. ما دو نوع تجهیز داریم: فعال (active) و غیرفعال (passive). تمام تجهیزات فعال را هر روز بهصورت خودکار بهروز میکنیم و تمام اطلاعات آنها را در شبکه داریم. تجهیزات غیرفعال را هم با روند مشخصی بهبود میدهیم. حالا کهاین کار را شروع کردهایم، بهنظرم تدوین نظامنامه معنا دارد. اما اگر ابتدا بخواهیم نظامنامه درست کنیم، اما هیچ فکر عملی برایش نداشته باشیم، به نظر من راه بهجایی نمیبرد. ما انبوهی از این قوانین و مقررات در کتابخانهها و قفسهها داریم. ولی ما اکنون این سیستم را در شرکت همراه اول پیادهسازی کردهایم و از طریق شبکه، کوچکترین تغییرات را، خواه منطقی و خواه در اجزای شبکه، رصد میکنیم.
این برای سازمان خودتان است. فکر میکنید در سطح وزارت هم میتواند این اتفاق بیفتد؟
توتونچی: من نمیتوانم دربارۀ وزارت نظر دهم، اما فکر میکنم که مأموریت وزارت ارتباطات اصلاً چیز دیگری است.
آیا فرایندهای شما با شرکتهای رقیب همسو هستند تا بتوانید این کار را انجام دهید یا اینکه هر شرکتی بهطور جداگانه باید این کار را بکند؟
توتونچی: من فکر میکنم که هر شرکتی در کسبوکار خودش این روند را طی میکند. تا جایی که من اطلاع دارم، وزارت نفت مسئولیت عملیاتی دارد و تعداد زیادی شرکت زیرمجموعه را اداره میکند، درحالیکه وزارت ارتباطات عمدۀ کارش راهبری و کنترل اپراتورهایی است که به بخش خصوصی واگذار شدهاند. لذا مأموریت وزارتخانهها فرق میکند. راجع به اپراتورها هم باید بگویم کهاین پول ما است که هزینه میشود، لذا ما باید وضعیت تمام داراییهایمان را جزءبهجزء بدانیم. البته الان شکل داراییها رفتهرفته عوض میشود و دیگر قطعات برای ما اهمیت ندارد، بلکه میزان مجوز (license) و نرمافزار (software) مهم شده است، اینکه چقدر از این داراییهای نرمافزاری خریدهایم و چه میزان از این نوع داراییها داریم، ارزش بسیار بیشتری از کارت و کابل و دیگر انواع سختافزار دارد. هر شخصی سعی میکند که حساب داراییهای خودش را داشته باشد، پس اتخاذ این رویکرد گریزناپذیر است و اگر کسی بهاین سمت حرکت نکند، تجارت و کسبوکار خودش را بهراحتی از دست میدهد. من عقیده دارم که هر اپراتور و هر کسبوکاری که در حوزۀ مخابرات میکند، باید این کار را انجام دهد و انجام هم میدهد.
شاید در وزارت نفت فشار دولتی بیشتر است از وزارت ارتباطات؟
توتونچی: مخابرات هم از قدیم مجموعهای از روشهای منظم و دقیقی داشته و حتی زمانی که کامپیوتر نبوده، همهچیز را ثبت میکردهاند. البته من دربارۀ بخش فنی صحبت میکنم؛ قبلاً کارتهایی به نام بلوتگ (blue tag) وجود داشت که باید پر میشدند و در جای مشخصی ثبت میشدند. ولی شاید وقفهای در این فراید افتاده است و این کارها بهروز نشده است. ماهیت داراییها، که من آنها را هم داراییهای فیزیکی و هم غیرفیزیکی مینامم، بسیار تغییر کرده است.
در حوزۀ ارتباطات و مخابرات، کدام تجهیزات از اهمیت بیشتری برخوردارند و باید حتماً در شبکه باشند؟
توتونچی: یک قانون نانوشته در شبکۀ مخابرات است که «تمام تجهیزات باید پشتیبان داشته باشند تا اگر اولی خراب شد، دیگری بهصورت hot standby وارد مدار شود». تجهیزات در مخابرات به دو دسته تقسیم میشوند. مواردی که در اینجا مانیتور میشود، بهعنوان مانیتورهای major است و در یک بازۀ زمانی باید خروجی داشته باشد، ولی سرویس را هیچوقت از دست نمیدهیم. بعضی از تجهیزات هم که بهخصوص در شبکۀ رادیویی هستند، دیگر تجهیز پشتیبان ندارند، چون دامنۀ پوشش یا سرویسدهی آنها محدودتر است. این تجهیزات هم بهصورت مرتب مانیتور میشوند. اگر این تجهیزات خراب شدند، سرویس در آن منطقه یا برای آن بخش از مشترکان قطع خواهد شد و بنابراین سریعتر باید به آنها رسیدگی کرد. از نظر ما، تمام تجهیزاتی که ارتباط مستقیم با سرویسدهی به مشترک داشته باشند، حیاتی هستند. تأثیر بعضی تجهیزات خیلی مهم است، مثلاً بعضی از تجهیزات تأثیرشان در محدودۀ جغرافیایی یک کیلومتر است با مثلاً ۲۰۰ نفر مشترک. بعضی تجهیزات هم در محدودۀ بیست میلیون یا چهل میلیون مشترک تأثیر میگذارد.
یعنی اهمیت دستگاههای شما بر اساس تعداد مشترکی که تحت پوشش دارد، تعیین میشود؟
توتونچی: ببینید سازندۀ دستگاه، پیشبینیهای لازم را برای اطمینان از سرپابودن این تجهیز انجام داده است. ما هم البته بر تجهیزات نظارت داریم، ولی طبیعی است که بعضی از مسائل را دقیقتر تحت کنترل داریم و اولویت بیشتری در رسیدگی به بعضی از خرابیها و مشکلات داریم.
میزان پراکندگی تجهیزات در صنایع مخابراتی، بهطور خاص دکلها، چه فرصتها یا تهدیدهایی برای شما دارد؟
توتونچی: مخاطب ما در سراسر کشور پراکنده است و ما کسبوکاری هستیم که با تمام مردم ایران سروکار داریم. ما به دورترین روستاها هم میرویم و حتی در جادهها هم خدمات ارائه میکنیم. این فرصت را هم داریم کهاین کار را به خارج از کشور گسترش دهیم و اگر مسائل برونسازمانی به ما اجازه دهد و ما هم چابکی و توانمندیهای خوبی داشته باشیم، میتوانیم خدمات خود را در خارج از کشور هم ارائه کنیم، البته نه الزاماً در قالب پوشش آنتن. حوزۀ ارتباطات، نوعی کسبوکار فرامرزی است. ما هم از جدیدترین فناوریها استفاده میکنیم و کارکرد ما صرفاً این نیست که در همۀ مناطق آنتن داشته باشیم؛ در کنار این کارکرد اصلی، شرکت ما توانمندیهای فراوانی کسب کرده است: از نصب دکلها گرفته تا بهینهسازی و نگهداری تا پاسخگویی به مشتریان و توزیع سیمکارت. اینها همه توانمندیهایی است که میتواند فراتر از مرزها هم انجام شود. ما نهتنها بهاندازۀ پهنای ایران یعنی ۱،۶۴۸،۱۹۵ کیلومترمربع مخاطب داریم، بلکه فرصت داریم کهاین توانمندیها را به خارج از کشور هم گسترش دهیم. حتی همین الان هم پیشنهادهایی برای انجام کارهایی نظیر نصب دکل دریافت میکنیم؛ انجام این کارها جزو کسبوکار اصلی ما نیست، ولی میشود وارد این حوزهها هم شد.
زندرحیمی: بحث تحریمها هم که حل شود، خیلی از بازارها باز میشود و کارهایی زیادی را میتوانیم انجام دهیم.
توتونچی: البته ما در معرض تهدید هم هستیم؛ اگر ما نتوانیم خوب کارکنیم، شرکتی از بیرون وارد میشود و این کسبوکار را در دست میگیرد و از آن خودش میکند.
فرصتها و تهدیدهای حوزۀ نگهداری و تعمیرات در زمینۀ مخابرات چیست؟
توتونچی: فرصت و تهدید زمانی معنا پیدا میکند که بخواهیم با جای دیگری مقایسه کنیم. نکتۀ اول این است کهاین کار شبانهروزی ادامه دارد و تعطیلی در آن معنایی ندارد؛ اتفاقی که مشکلات کار را بیشتر میکند. افرادی که وارد این کار میشوند، فشار بیشتری را تحمل میکنند. ما کار نگهداری و تعمیرات را بدون تعطیلی و با هر شرایط جوی باید ادامه دهیم، یعنی نگهداری و تعمیرات ما تعطیلبردار نیست. وقتیکه محدودۀ جغرافیایی گسترده را هم بهاین شرایط اضافه کنید، میبینید که کار بسیار پیچیدهتر میشود. مثلاً در تهران ترافیک مزاحم کار است و در خلیجفارس همکاران من باید سوار قایق یا هلیکوپتر شوند و به دکلهای نفتی بروند. این مسائل را من نمیتوانم فرصت یا تهدید بدانم، چون این ماهیت کار ما است؛ هرچند، پیچیدگی کار و هزینهها را بالا میبرد. نکتۀ دوم، بحث فناوری است. وقتی فناوری ارتقا پیدا میکند، ما نمیتوانیم این فناوری را فقط در تهران گسترش دهیم، بلکه باید بهسرعت در تمام کل کشور تزریق شود؛ یعنی همهجا را باید با هم عوض کنیم. این هم پیچیدگی کار را بیشتر میکند. پس میتوانم بگویم کهاین پراکندگی، در کل به سختی و پیچیدگی کار ما میافزاید.
زندرحیمی: فرصتها را از دید مالی میشود اینطور بررسی کرد که با گسترش شبکه یا امکانات میتوانیم مشتریان بیشتری را جذب کنیم. این فرصتی است برای بهدستآوردن سود بیشتر، ولی تهدید هم هست از این نظر که رقیب هم میتواند در دورترین نقاط که ما الان پوشش داریم و او ندارد، شبکهایجاد کند. این هم ممکن است تهدیدی برای سودآوری شرکت باشد.
توتونچی: دربارۀ تعمیر و نگهداری نمیتوانم خیلی دقیق اظهار نظر کنم. پیچیدگی کار، شبانهروزیبودن آن و پراکندگی جغرافیایی همگی در کنار یکدیگر وجود دارند. ما باید از تعداد زیادی سایت نگهداری کنیم. یکی از مسائلی که در داراییها با آن روبرو هستیم، فقط خرابیهای ناشی از مشکلات فیزیکی نیست، بلکه مواردی مانند خرابکاری و دزدی هم هست که بر کار ما تأثیر میگذارد. وقتی تجهیزات شما در محوطۀ یک پتروشیمی قرار دارند که تحت نظارت نگهبانان است، خیلی تفاوت دارد با وقتی که تجهیزاتتان در کل کشور پخش هستند.
جایزۀ مدیریت داراییهای فیزیکی قرار است طی چند سال آینده در سطح خاورمیانه برگزار شود. فکر میکنید که خودتان و شرکتهای ایرانی چقدر آمادگی رقابت با شرکتهای خارجی را دارید؟
زندرحیمی: در حوزۀ مخابرات و ICT، من فکر میکنم که در کشور حرف اول را میزنیم. بهترین دلیل آن هم اول شدن در این جایزه بوده است. ولی در مقایسه با شرکتهای خارجی، همانطور که عرض کردم، هنوز فاقد نظامنامه یا استاندارد ویژۀ این حوزه هستیم و نمیتوانیم بگوییم بر اساس این نظامها یا دستورالعملها کار میکنیم و در چه وضعیتی نسبت به بقیه هستیم.
ولی قبلاً گفتید که از روش الگوگیری استفاده کردهاید؟
زندرحیمی: بهصورت کلی میتوان گفت که از روشهایی استفاده میکنیم که جزو استانداردهای روز دنیا هستند، ولی بهصورت منسجم و یکپارچه، دستورالعملهایی در این زمینه نداریم. اگر در کشورهای دیگر بررسی کنید، در بسیاری حوزهها به مستندات ۱۰۰ یا حتی ۱۲۰ساله میرسید که نشان از نوعی نظام مدیریتی منسجم در حوزۀ مستندات است. ولی ما در کشور خودمان بحث مستندسازی را بهصورت جدی دنبال نکردهایم. در حوزۀ نگهداری و تعمیرات، پیشینۀ مخابرات به سالهای قبل برمیگردد، سالهایی که مستندسازی بهدقت رعایت میشد؛ ولی در حال حاضر این موضوع بهصورت قبل تداوم پیدا نکرده است. از نظر رویۀ کار و روشها فکر نمیکنم که از استانداردهای روز دنیا عقب باشیم، ولی در مقایسه با شرکتهای پیشرو در سطح بینالمللی هنوز جای پیشرفت داریم.
توتونچی: من این را بگویم که ما تنها صنعتی در کشور هستیم که بسیار به استانداردهای جهانی نزدیک هستیم و قادریم با شرکتهای خارجی در حوزۀ خودمان رقابت کنیم. مثلاً حوزۀ نفت و پتروشیمی بهشدت تحت تأثیر تحریمها بوده است؛ ما هم شاید در بعضی از مسائل جزئی قدری تحت تأثیر قرار گرفته باشیم، ولی از جدیدترین فناوری دنیا استفاده میکنیم و وضعیتمان با آنها یکسان است؛ چرا که در غیر این صورت نمیتوانیم به مردم خدمات بدهیم و تأثیرش کاملاً ملموس خواهد بود. البته همیشه جای بهبود است. راجع به منطقه هم نمیتوانم اظهارنظری کنم؛ وقتی صحبت از منطقۀ ما میشود، بهغیراز ترکیه، بقیۀ کشورها حرفی برای گفتن ندارند، چرا که بسیار کوچک و در حد شهرهای ایران هستند. عراق هم البته شرایط خاص خود را دارد. دربارۀ خودمان میتوانم بگویم که از لحاظ فناوری و فرایندها بهروز هستیم و شاید فقط لازم باشد که کمی تنظیم بشویم، اما دربارۀ شرکتهای دیگر اظهارنظر نمیکنم.
اگر نکتهای مانده برای خوانندگان بفرمایید.
زندرحیمی: من فکر میکنم جای فعالیتهایی مانند مدیریت داراییهای فیزیکی و جایزهای که ما برای اولین بار در آن شرکت کردیم، در کشور خالی است و فکر میکنم موضوعات زیادی وجود دارد که هیچوقت تحت نظامی یکپارچه درنیامدهاند. همین موضوع شرکت درجایزه وقتی برای اولین بار مطرح شد، خیلی از همکاران موضوع برایشان جالب و سؤالبرانگیز بود. درحالیکهاین مطلب شاید در دنیا عادی و جاافتاده باشد. نظرم بر این است که در سالهای آینده، شرکت ما بسیار بهتر از امسال عمل خواهد کرد و دستکم میتواند داشتههایش را بهتر ارائه دهد. شاید ما خیلی از مستندات را داشتیم، ولی در دورۀ اول نتوانستیم بهنحو شایسته آنها را ارائه دهیم. جایگاهاین فعالیتها در کشور ما خالی بوده است و من از برگزاری این جایزه خوشحال هستم. اولین بار هم که با این جایزه آشنا شدیم، موضوع جالبی هم برای من و هم برای بقیۀ دوستان بود. بههرحال نظام و استانداردی در دنیا استفاده میشود و ما بهعنوان صنعت پیشرو و صاحب فناوریهای روز دنیا باید بهخوبی از آن استفاده کنیم، چراکه دستکم نوعی همزبانی ایجاد میکند و وقتی با یک اپراتور یا شرکت خارجی همصحبت میشویم، زبان همدیگر را بهتر درک میکنیم. مانند مدلها که زبان مشترک ایجاد میکنند، وقتی از نظامنامه حرف میزنیم، با زبانی مشترکی روشهای کاری را توضیح میدهیم که برای همگان قابل فهم است.
توتونچی: من فکر میکنم که مدیریت داراییهای فیزیکی مسئلهای با اهمیت است، ولی بنا به تجربهام و نه بر اساس مستندات علمی، تصور میکنم که در صنایع مخابراتی رفتهرفته کمرنگ خواهد شد. ما کمکم از سمت تجهیزات به سمت فضای ابری (cloud) میرویم و از سمت مرکز به سمت مرکز دادهها (datacenter) حرکت میکنیم و شاید چیزهای جدیدی را باید در نظر بگیریم. مثلاً یکی از چالشهایی که داریم، قیمت است. ما در خیلی از چیزها تخصص داریم و میدانیم که قیمت سختافزار چقدر است و چگونه چانهزنی کنیم و قیمت بگیریم، ولی راجع بهاینکه چگونه انواع مجوزها و نرمافزارها را بخریم و چگونه از آنها نگهداری کنیم و چگونه آنها را توزیع کنیم، چندان تجربهای نداریم. واقعیت این است که در این زمینه هنوز نوپا هستیم و این یکی از بزرگترین تهدیدها برای ما است. سازندهها هم کمکم این روشها را عوض میکنند و تأمینکنندگان تجهیزات مخابراتی بهجای اینکه خودشان سختافزار درست کنند، سختافزارشان را از یک شرکت آمریکایی میخرند و ازطریق مجوزها، موانع فراوانی را پیش پای ما قرار میدهند. من البته حرف آقای دکتر زندرحیمی را تأیید میکنم که ما هر چقدر روی استانداردها و رویههای مشخصی که در همۀ دنیا پذیرفته شده است، صحبت کنیم، از این فرصتهایی که وجود دارد بهتر میتوانیم بهرهبرداری کنیم. یکی از بزرگترین مشکلات ما در اینجاست که جزیرهای را درست کردهایم و شاید به قول آقای دکتر، با روشهای داخلی خودمان همان فرایندهای استاندارد را اجرا میکنیم، ولی از آن بیخبریم و با افراد بیرونی نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم. لذا یکی از الزامات برای اینکه بتوانیم فرصتهای جدید در کسبوکار داشته باشیم، این است که از روشهای استانداردشده و مشخص استفاده کنیم که برای همۀ کسبوکارهای بینالمللی قابلفهم باشد. مثال سادهاش این است که هرکسی در صنعت از ایزو سر دربیاورد، فرایندها را تا حدودی میداند و میتواند فلوچارتها را بخواند. بالاخره تردیدی نیست که اگر بخواهیم در صنعت دوام بیاوریم، حتماً باید تمام کارهایمان را مشخص و استاندارد کنیم.